۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
آشنایی با اساتید موسیقی ایران آموزش موسیقی مجله فرهنگ و هنر ایران دخت

زندگی نامه علی اکبر شیدا

زندگی نامه علی اکبر شیدا ، زندگی نامه علی اکبر شیدا ، بیوگرافی علی اکبر شیدا ، علی کبر شیدا ، ایراندخت ، ترانه های شیدا ، 

زندگی نامه علی اکبر شیدا ، زندگی نامه علی اکبر شیدا ، بیوگرافی علی اکبر شیدا ، علی کبر شیدا ، ایراندخت ، ترانه های شیدا ، ترانه های شیدا ، تصنیف های شیدا ، تصنیف های شیدا ، آهنگهای علی اکبر شیدا  ، آهنگهای علی اکبر شیدا  

 

بیوگرافی علی اکبر شیدا : ایراندخت 

میرزا علی اکبر شیدا در سال ۱۲۵۹ قمری در شهر شیراز متولد شد و در ۱۳۲۴ هجری قمری در گذشت. تخلص وی در شعر و ترانه، شیدا بود و نیز به علت پیوستگی با حلقه ی درویشان، لقب مسرورعلی را برای خود انتخاب کرد و با وجود حمایت والی شیراز، آنجا را ترک گفت و در خدمت صفا علیشاه ظهیرالدوله در خانقاه، خاکسار شد و تن به درویشی و فقر عارفانه داد.

ولی آدمی زاده ی خاکی را جاذبه ی الفتها خاکی، ساده تر و گرم تر در می رباید و برای دل و جانش، آشیانی از عطوفت انسانی، عافیتی در خورتر و نوازش بخش تر دارد و روانش را با صدای جذاب تر و خودمانی تر به سوی خویش برای سوختنی خاکی فرا می خواند و همین روح عشق جو و دل محبت طلبِ شیدای خاکی و درویش، سبب ایجاد داستانی عاشقانه شد که با اندک تفاوت، شیخ صنعان و دلبر ترسان را به یاد می آورد زیرا که شیدا دل به عشق دختری یهودی زاده بست و دل از خانقاه و درویشی کند. ایراندخت  

معشوقۀ شیدا : ایراندخت

شمار می رفت او را از اوج تعالی طلبی عارفانه، در آتش عشق خاکی افکند زیرا این عشق میوه ی ممنوع بود و همین ممنوعیت و عدم دسترسی، عشق او را آتشین تر و سوزان تر کرد چنان که رنگ این شیدایی و سوزش در همه ترانه های شیدا به چشم می خورد چنان که  ترانه ای را به خاطر وی ساخت : ایراندخت  

ای بت رعنا        به قلب شیدا          بده تسلا 

 دلم را بردی مرضیه، غم نخوردی مرضیه   زمه وشان ملک رای،  دل من از تو راضیه 

در ترانه هایش مست شیدایی و شوریدگی است و این حالت شور و شوق را استادانه به شنونده منتقل می کند چرا که واژه واژه ی ترانه هایش و بند بند آهنگ هایش عشق مرضیه را فریاد می زند و این فریاد بازتابی آشنا با وی به گفتگو می نشیند.

ایراندخت  

شیدا در ترانه هایش بسیار به زبان مردمی نزدیک می شود . عارف قزوینی که همزمان با او و پس از او نیز می زیسته است و شاگرد شیدا بوده وی را بر خود مقدم می دارد و می ستاید. 

شیدا کوشید که ترانه را در محل واقعی خویش جای دهد و با سیمای واقعی خویش به مردم نزدیک کند. او ترانه را به کوچه و مجامع، بیش از پیش سرازیر کرد و بیش از هر کس دیگر آن را در دسترس بیشترین مردم قرار داد.  ایراندخت  

 

گرچه گاهی زبان شیدا، از نظر فنی ضعیف است ولی ترانه های وی که برخی از آنها نیز زبان شکسته دارند و با لغات عامیانه و روزمره ساخته شده اند بسیار اذهان مردم جای گرفته است.

به هر روی، شیدا به دلیل ابتکاراتش در ترانه های شاد

و تنوع کار و به ویژه فرم ترانه هایش ، جا دارد که مورد

ستایش و احترام فراوان قرار گیرد زیرا اگر چه شیدا آغاز گر

نبود ولی مقلد و پیرو هم نبود که تا به امروز نزدیک به ۶۰ ترانه

از شیدا باقی مانده است.  ایراندخت  

نظر عارف قزوینی در باره شیدا:

عارف قزوینی دربارۀ شیدا چنین می نویسد: 

« تا زمان من، تصنیف ها در ایران برای روسپی های دربار یا ببری خان گربه ی شاه شهید یا از زبان گناهکاری به گناهکار ی سروده می شد. از ۲۰ سال قبل، مرحوم علی اکبر شیدا تغییراتی در تصنیف داد و اغلب تصنیف هایش دارای آهن های دلنشین بود.»

به راستی شیدا را باید پایه گذار اصلی تصنیف و ترانه به معنی و مفهوم امروزی بدانیم. ایراندخت  

برای دیدن:

ایـران دخـت

نوشته های مرتبط

آشنایی با کتاب مرد گچی

هادی گراوندی

آشنایی با تار آذربایجانی

هادی گراوندی

آشنایی با کتاب خرد کشی

هادی گراوندی

۲ دیدگاه

ناشناس ۱۳۹۹-۱۰-۰۷ at ۶:۲۳ ب٫ظ

اساتید نیست. واژه ایرانی را بروش عربی جمع نبندید. استادان یا استادها.
ارسال را هم بردارید و بگذارید : بفرست
سپاسگزارم

پاسخ
هادی گراوندی ۱۳۹۹-۱۰-۱۰ at ۱۲:۴۵ ب٫ظ

با عرض سلام و ممنون بابت توجه شما دوست گرامی من متوجه منظورتون نشدم اکه میشه واضح تر توضیح بدید سپاس گذارم .

پاسخ

ارسال دیدگاه

9 + 20 =