آشنایی با کتاب مرد گچی ، کتاب مرد گچی ، مرد گچی ، فصلنامهٔ رود نشریهٔ ویژهٔ معرفی کتاب ، فصلنامهٔ رود نشریهٔ ویژهٔ معرفی کتاب ، فصلنامهٔ رود نشریهٔ ویژهٔ معرفی کتاب ، سی جی تئودور ، سی جی تئودور
کتاب مرد گچی:
آشنایی با کتاب مرد گچی ، سی سال از تابستان ۱۹۸۶ گذشته و الان ادی ۴۲ ساله است. وقتی دوازده ساله بود بازی «مرد گچی» را مردی به اسم هالوران به او یاد میدهد. این بازی عبارت بوده از ارسال پیامهای رمزی برای دوستان با کشیدن خطوطی روی در و دیوار و بابِ دندان نوجوانها. این بازی جذاب نوجوانانه، ادی و دوستانش را به کشف جسد دختری میرساند که پروندهٔ قتلش به علت کافی نبودن شواهد بسته میشود. حالا، پس از گذشت سی سال، قضایای معماهای حل نشده دوباره سر باز میکنند.
از دل متن:
« وقتی اولین جسد عمرم را دیدم، ۱۲ سال و ۱۱ ماه و ۸ روز داشتم . به طرز عجیبی انگار انتظار دیدنش را داشتم . یعنی بعد از قضیۀ حمله به پدر مارتین. و شاید بعد از مرگ شان کوپر و دیدن اولین نقاشی مرد گچی . و همینطور به این دلیل که من رویایی داشتم. توی جنگل بودم. در اعماق جنگل. درخت ها مثل غول های کهنسال پر گره قد برافراشته و دست های خشکشان را به آسمان کشیده بودند. قرص رنگ پریدۀ ماه از بین انگشت های پر پیچ و خمشان سرک می کشید. ایستاده بودم در یک فضای باز که با توده های برگ پوسیدۀ قهوه ای محصور بود. »
- سی. جی. تئودور
- برگردان: رضا اسکندری آذر
- نشر کتاب مرو، چاپ اول ۱۳۹۷
- شمارگان: ۵۰۰
- ۴۰۴ صفحه
مرد گچی
برای دیدن: کودک
- آشنایی با کتاب فهم فرهنگ مادی
- کتاب مذاکرات ایران و آمریکا
- آشنایی با کتاب نات ترنر
- آشنایی با کتاب بر کرانۀ کنعان
- کتاب نخستین کوشش های قانون گذاری در ایران
- کتاب تاریخ انحطاط مجلس
- آشنایی با کتاب فهم فرهنگ مادی
- آشنایی با کتاب سینما رکس
- آشنایی با کتاب عقاید یک دلقک
- خاقان صاحب قران و علمای زمان
- آشنایی با کتاب بی قراری
- کتاب کمدی تراژدی و دین
- کتاب کانون دین زردشت در ایران
- کتاب سنجش منابع تاریخی شاهنامه
- مواجهه با مرگ
- یکلیا و تنهایی او
- بوف کور
- قاشق چایخوری
- شمنیسم : درمانگران، روحها، آیینها
- آشنایی با کتاب زیر گنبد مینا
- نوروزها و بادبادک ها
- آشنایی با کتاب پنج گفتار
- آشنایی با کتاب خیر و شر کلیک نمایید.
منبع: فصلنامهٔ رود ، نشریهٔ ویژهٔ معرفی کتاب مرد گچی
همچنین برای دیدن مطالبی مجلۀ فرهنگ و هنر و کتاب خوب بخوانیم کلیک کنید.
در این رمان ، جنایتی شناسی دوران استالین با شعار « جنایتی وجود ندارد » تجسم می یابد. لئوو دمیدوف ، مأمور امنیتی ، موظف می شود خانوادۀ کودک را متقاعد کند که این حادثه قتل نبوده است.