۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
تاریخ هنر مجله فرهنگ و هنر ایران دخت

نگاهی به هنر عصر رنسانس

نگاهی به هنر عصر رنسانس ، هنر عصر رنسانس ، دوران رنسانس ، هنر دوران رنسانس ، هنر دورۀ رنسانس ، معماری دورۀ رنسانس ، نقاشی دورۀ رنسانس

نگاهی به هنر عصر رنسانس ، هنر عصر رنسانس ، دوران رنسانس ، هنر دوران رنسانس ، هنر دورۀ رنسانس ، معماری دورۀ رنسانس ، نقاشی دورۀ رنسانس ، نگاهی به هنر عصر رنسانس ، هنر عصر رنسانس ، دوران رنسانس ، هنر دوران رنسانس ، هنر دورۀ رنسانس ، معماری دورۀ رنسانس ، نقاشی دورۀ رنسانس ، نگاهی به هنر عصر رنسانس ، هنر عصر رنسانس ، دوران رنسانس ، هنر دوران رنسانس ، هنر دورۀ رنسانس ، معماری دورۀ رنسانس ، نقاشی دورۀ رنسانس ، نگاهی به هنر عصر رنسانس

 

هنر رنسانس (تجدید حیات یا نوزایی):

تعریف رنسانس:

رنسانس به معنی تجدید حیات، یا نوزایی است. اما عموماً رنسانس به جنبشی فکری و عقلانی گفته می شود که در سدهٔ چهاردهم میلادی در ایتالیا شروع شد و در سدهٔ شانزدهم میلادی به اوج خود رسید. ایتالیا آغازگر رنسانس بود زیرا به توانایی انسان اهمیت می دادند یعنی به تدریج دنیای فکری انسان ها از ارزش ها و اندیشه های مذهبی جدا و به اندیشه ها و ارزش های زندگی بشری و فردگرایی تغییر یافت.

 

اگر چه ایتالیا خاستگاه رنسانس بود، اما دیگر کشور های اروپایی نیز در توسعه دستاوردهای آن نقش داشتند. متفکران رنسانس بر اهمیت تک تک انسان ها، مخصوصاً انسان های شایسته، تأکید می کردند. و دستاورد های هنری، علمی و ادبی قرون وسطا را بی ارزش می دانستند و براین باور بودند که با احیای فرهنگ و هنر یونان و روم، می توانند فرهنگ و هنر خود را ترقی دهند. بر طبق اندیشهٔ رنسانس، انسان از قدرت و توانایی خدادادی برخوردار است و این توانایی در وجود انسان های متجلی می شود. ،« نبوغ » ، بزرگ به صورت موهبت اله تلاش های هنرمندانی چون جتو، مازاتچو، دوناتلو، آلبرتی، برونلسکی، داوینچی میکل آنژ، رافائل، دورر  و … نقش مهمی در پیشرفت هنرها و علوم گوناگون داشتند.

ویژگی های هنر دورۀ رنسانس:

احیای روح هنر دوره کلاسیک یونان و روم، طبیعت گرایی، فردگرایی، کالبدشناسی انسان، تکمیل قواعد پرسپکتیو، توجه به موضوع های دنیوی، رواج نقاشی رنگ و روغن برای تجسم گرمی و طراوت پوست از ویژگی های هنر دورهٔ رنسانس است. ۳ علل شکل گیری دورۀ رنسانس توسعه تجارت بین المللی، گسترش جامعه شهرنشین، شکل گیری طبقه متوسط، اختراع چاپ و رواج کتاب های چاپی، کشف سرزمین های جدید، افزایش موقعیت اجتماعی هنرمندان، هنر دوستی اشراف جامعه و حمایت از هنرمندان، خود باوری و اعتقاد به توانایی و شایستگی انسان از علل شکل گیری جنبش رنسانس است.

معماری دورۀ رنسانس:

معماران دورهٔ رنسانس اغلب متفکر و پژوهشگر بودند و برخی از آنها مانند برونلسکی، داوینچی، رافائل و … در چند رشته از جمله معماری، نقاشی و تندیس سازی تخصص داشتند. آنها نیز میراث هنری عهد کلاسیک یونان و روم را متعالی می دانستند. پیشگام معماری دورهٔ رنسانس، فیلیپو برونلسکی اهل فلورانس بود. وی کار خود را با تندیس سازی در فلورانس آغاز کرد. چون مایل نبود به طور سطحی، معماری باستانی را احیا کند، برای مشاهده نزدیک آنها به شهر روم رفت و برای نخستین بار اندازه های دقیق بنا های رومی را به دست آورد و متوجه شد این بنا ها در جزء و کل باهم هماهنگ «همان تناسبات ریاضی و متناسب هستند و سر انجام براساس مطالعات خود، در نظریه ای اعلام کرد وی معتقد شد که راز که در موسیقی، هماهنگی به وجود می آورد، باید در معماری نیز حکم فرما شود».

 

معماری در تنظیم تناسبات درست، یعنی تناسباتی ساده و مبتنی بر اعداد صحیح است. وی با شناخت معماری باستان، عناصری از این معماری را در کار های خود به کار گرفت. وی معماری باشکوه یونان و روم را ساده و قابل فهم و با نیاز های مردم زمانه اش سازگار کرد. گنبد کلیسای فلورانس (که تا آن زمان کامل نشده بود) و بیمارستان معصومان (تصویر ۱) از جمله کار های اوست. آلبرتی نیز از نظریه پردازان معماری و تندیس سازی رنسانس بود، وی اعتقاد داشت که زیبایی یک بنا از هماهنگی و یگانگی تمام اجزایش حاصل می شود (تصویر ۲). اندکی بعد دیدگاه های این دو هنرمند به عنوان سرمشق در اختیار معماران اروپا قرار گرفت (تصاویر ۳ و ۴).

 

نقاشی و تندیس سازی دورۀ رنسانس:

نقاشی و تندیس سازی، عالی ترین جلوه هنر دوره رُِنسانس است. مهارت هنرمندان در احیای روح هنر عهد کلاسیک باستان، همراه با نوآوری ها و روحیه انسا نگرایانه آنها در آثارشان به آسانی قابل تشخیص است. در میان هنرمندان دوره رنسانس، هنرمندانی که اینک آثارشان معرفی می شود، در شکل گیری و تکامل هنر نقاشی و تندیس سازی نقشی اساسی داشتند.

جُتّو (۱۳۷۷_۱۲۶۶):

جُتّو نقاش و معمار ایتالیایی و از هنرمندان اواخر دوره گوتیک و آغاز رنسانس بود. او پیرو سنت تندیس سازی و نقاشی رومی و آغازگر سبک طبیعت گرایی در ایتالیا و در نمایش عواطف انسانی به شکل ساده، توانا بود (به تصویر ۸، نقاشی دوره گوتیک مراجعه شود).

مازاتچو (۱۴۲۸_۱۴۰۱):

مازاتچو نقاش ایتالیایی و اهل فلورانس که در برجسته نمایی نقش پیکره ها، به کارگیری نور در بازنمایی فضا و تنظیم ترکیب بندی مبتکر بود و مانند جُتّو در جستجوی بیان عواطف انسانی و تلاش برای واقع گرایی در آثارش بود (تصویر ۵).

نگاهی به هنر عصر رنسانس ، هنر عصر رنسانس ، دوران رنسانس ، هنر دوران رنسانس ، هنر دورۀ رنسانس ، معماری دورۀ رنسانس ، نقاشی دورۀ رنسانس

 

دُناتِلّو (۱۴۶۶_۱۳۸۶):

دُناِتلّو از تندیس سازان برجسته ایتالیا بودکه اصول کلاسیک باستان را با فرهنگ مسیحی عصر خود وفق داد. وی از پیشگامان احیای روح تندیس سازی کلاسیک به شمار می آید. تندیس مرقس مقدس نخستین گام در جهت نمایش حرکت است. آثار او بیانگر صلابت، وفاداری به ساختار تندیس انسان، کشش عاطفی و در برگیرندهٔ همهٔ جنبه های رنسانس ایتالیایی است و در نهایت خود باوری انسان را منعکس می کند (تصویر ۶).

نگاهی به هنر عصر رنسانس ، هنر عصر رنسانس ، دوران رنسانس ، هنر دوران رنسانس ، هنر دورۀ رنسانس ، معماری دورۀ رنسانس ، نقاشی دورۀ رنسانس

 

رافائل (۱۵۲۰_۱۴۸۳):

رافائل نشان دهنده اوج هنر رنسانس است. او به بهترین روش برای بیان هنر کلاسیک باستان دست یافت و تحت تأثیر داوینچی و میراث هنری روم باستان، آثار با ارزشی در زمینه نقاشی و معماری خلق کرد. در آثار وی، لطافت رنگ آمیزی، ترکیب بندی عالی و کیفیت های عاطفی چهره موج می زند (تصاویر ۷ و ۸).

لِئوناردو داوینچی(۱۵۱۹_۱۴۵۲):

داوینچی یکی از مهمترین شخصیت های دورهٔ رنسانس است. وی نمونهٔ انسانی والا بود که در زمینه معماری، نقاشی و تندیس سازی توانا بود. او نوآور و متحول کننده پایه های سنت طبیعت گرایی اروپایی و آثارش لبریز از ترکیب بندی پر معنا و سنجیده و تجسم روحیات درونی انسان ها بود. وی در آثارش با استفاده از سایه روشن های نرم و لطیف حالتی عاطفی و رمزآلود به موضوع داده است (تصویر ۹).

آلبرشت دورِر (۱۵۲۸_۱۴۷۱):

دورر هنر رنسانس را در شمال اروپا (آلمان) رواج داد و در زمینه چاپ (باسمه کاری روی چوب) و نقاشی مهارت داشت. وی برای فهم قوانین کلاسیک
به ایتالیا رفت. آثار سرشار از تخیل وی از جمله باسمه کاری های روی چوب، در سراسر اروپا مورد توجه قرار گرفت و گسترش یافت (تصاویر ۱۰ و ۱۱).

 

میکل آنژ (۱۵۶۴_۱۴۷۵):

میکل آنژ یکی از برجسته ترین هنرمندان رنسانس است که در زمینهٔ نقاشی،

معماری، تندیس سازی و نیز کالبد شناسی انسان، بی نظیر بود. تندیس های

داوود (نماد شهر فلورانس) و حضرت موسی در شهر رم، جزو برجسته ترین آثار

او هستند (تصاویر ۱۲ و ۱۳).

وی در نمایش عمق تصویر در نقاشی، قدرت طراحی، نمایش روح زندگی به

کمک زیبایی جسمانی در شکل و حرکت بدن و نمایش حالت روحی چهره،

دارای سبک ویژه خود بود. همچنین او یکی از پیشگامان مکتب منریسم بود.

مَنریسم (شیوه گری):

در اواخر دوره رنسانس تولید آثار هنری با رکود و تقلید از آثار استادان بزرگ انجامید.

هنرمندان نسل بعد به جای پژوهش در طبیعت، آثار متأخر میکل آنژ را سرمشق قرار دادند که

پایان کلاسیک گرایی رنسانس و آغاز جنبش مَنریسم (شیوه گری) در اواخر سده شانزدهم است.

هنرمندان از سنت های عصر رنسانس دور شدند و به اغراق در بروز عواطف، افزایش حرکت،

کشیدگی غیرعادی اندام و تضاد رنگ ها پرداختند.

از مهم ترین هنرمندان این سبک می توان به ال گرکو ۱ اشاره کرد (تصویر ۱۴).

آثار وی اغلب موضوعی افسانه ای و پر از پیکره است و نمایشی از عالم زمینی

و آسمانی در آثارش به چشم می خورد.

 

برای دیدن مطالب بیشتر:

ایران دخت

نوشته های مرتبط

کتاب رسائل خواجو

هادی گراوندی

آشنایی با کتاب این کیمیای هستی 

هادی گراوندی

آشنایی با کتاب شرح عاشقیت

هادی گراوندی

ارسال دیدگاه

چهارده − 2 =